عطر سنبل، عطر کاج

همان حرف های کادو پیچ شده ...

عطر سنبل، عطر کاج

همان حرف های کادو پیچ شده ...

عطر سنبل، عطر کاج

بسم الله ...

تو از زمان تولد درون من بودی
وگرنه عشق که اینقدر اتفاقی نیست

فرامرزعرب عامری

۲ مطلب با موضوع «بغض نشکسته» ثبت شده است

78. تو میای و دلا خونه ی خدا میشه

يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۱ ق.ظ

همه ی روزهای سال یک طرف ... نیمه ی شعبان یک طرف.

 

نیمه ی شعبان پارسال، بهترین عیدی ام را از شما گرفتم مولا. حالِ خوب و روزگارِ خوبِ امروزم را مدیون دعاهای شما هستم مولا.

آخ که چقدر جایتان خالی ست در این جشن ها و شادی ها... هرچند شما هستید و می بینید ...

ومن باز شرمنده ام که از نیمه ی شعبان پارسال تا نیمه ی شعبان امسال، حتی یک قدمِ کوچک برای ظهورتان برنداشتم ... چه شیعه ی بدی هستم من ...

مولا جانم بازهم دعا کن برایمان. می دانم اگر دعاهای شما نباشد ، به ثانیه نکشیده همه نابود می شویم ...

راستی رازِ این بغضی که چنگ در گلویم انداخته چیست؟ یعنی امیدوار باشم که دلم هنوز سیاه نشده و امیدی هست ؟ 

 

یعنی روزی را میبینم که همه با سبدهای گل برای عرض تبریک خدمتت می رسیم؟ یعنی می شود من هم آن روز را ببینم ؟

 

  • زهرا خدائی

76. بیا خیال کنیم

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵ ب.ظ

بیا خیال کنیم !

بیا خیال کنیم دستان من بین ضریح تو گره خورده اند. بیا خیال کنیم کفش هایم را از کفش داری گرفته‌ام و عقب عقب قدم بر می‌دارم و می‌گویم: و لا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم! بیا خیال کنیم امروز کربلاییم!...

 

* ناشناس

  • زهرا خدائی